هنر عاشورایی (سخنان دلنشین سردار شهید هدایت صحرایی در عملیات والفجر3 )در کلام سردار نور الهی

سردار نورالهی از سخنان دلنشین سردار شهید هدایت صحرایی در عملیات والفجر3 به عنوان (هنر عاشورایی) یاد کرد

پس از مجاهدت های همه ایلات ،طوایف و اقشار  استان ایلام از اولین روزهای جنگ ،در طول 450کیلومتر مرزاستان وحضور جوانان ایلامی درسایر جبهه های جنوب وغرب کشور وشکل گیری یگانهای مردمی بسیج ، تحت امر سپاه پاسدران انقلاب اسلامی ،نهایتااز  عصاره  ی همه دلاور مردان ایلامی ،تیپ مقتدر 114 امیرالمومنین (ع)سازماندهی و با ابراز شایستگی در عملیات های متعدد به لشکر 11امیرالمومنین (ع) ارتقاء ونه تنها در دفاع مقدس، بلکه تا کنون به عنوان یکی از لشکرهای عملیاتی وستون فقرات نیروی زمینی سپاه ،در حوزه های نطامی وامنیتی ،با شجاعت وصلابت نقش آفرینی می کند وباید از باب قدر شناسی،بردستان همه رزمندگان وایثارگرانش ،اعم از شهیدان حماسه ساز ، جانبازان فداکار، آزادگان صبور ورزمندگان مقاومش ،که محکم تر از سلسله جبال زاگرس ،استوار ایستاده اند ،با خشوع و خضوع بوسه بزنیم و......
ورود گردانهای خط شکن 505 محرم و شهید بهشتی از تیپ امیرالمومنین (ع) درکنترل عملیاتی تیپ امام رضا (ع) در عملیات کلاسیک والفجر 3 که ماموریت ، تصرف پاسگاه های زالو آب و دراجی ونمکلان عراق را بر عهده داشتند وبدلیل عدم موفقیت یگانهای دیگردرتصرف ارتفاعات کله قندی در شمال منطقه که هشت روز بطول انجامید ،فرزندان ایلامی وخراسانی ، جبهه دو طرفه وباران گلوله ها از پیش رو وپشت سر، تحمل وزمینه ی سقوط کله قندی وکشته و اسارت 450 نفر از نیروهای بعثی توسط گردان های لشکر محمد رسول الله (ص) فراهم ساختندوتوانمندی تیپ امیرالمومنین (ع)در خط شکنی وتحمل سخت ترین شرایط ،برای قاطبه ی فرماندهان و مسئولین جنگ به اثبات رسید که سرلشکر محسن رضایی بعد از مشاهده ی آن صحنه های سخت اعلام کردکه ((حقا نام امیرالمومنین (ع)زیبنده این یگان است ))
ضمن ادای احترام به همه ی شهدا وایثارگران عملیات والفجر 3،خاطره ای کوتاه از جوان عارف بیشه دراز دهلران ،برای بهبود بصیرت مان ،کافی میدانم .
روزسوم عملیات که دشمن شدیدترین حجم آتش وپاتکهای پی درپی برای شکستن محاصره نیروهایش درکله قندی ، از محور دوراجی بکار گرفت ود ه هانفر ازنیروهای ما شهید ومجروح، اما یک متر عقب نشینی نکردند ،قبل از ظهر هدایت صحرائی وسیف اللهی از گردان 505محرم سوار بریکدستگاه موتورسیکلت، درجلو پاسگاه دوراجی عراق مراجعه و تبادل اخباری، درخصوص ضرورت تقویت نیروی گردانهای محرم وشهید بهشتی که تعداد شهیدومجروح شان بالارفته بود، انجام گرفت و ازاینکه برادرقالیباف فرمانده تیپ امام رضا (ع)
نیروئی برای تقویت جبهه دوراجی که حساسترین نقطه و به تعبیری ،محل تعیین سرنوشت عملیات والفجر 3 بود دراختیار نداشت که به ما کمک کند ،فرماندهان عصبانی بودند ومن هم با صبر وصلوات نازشان را می خریدم ودر آن سنگر قرارگاه تاکتیکی که برادران مجید تنهایی ،مجید محقق ؛صادق کاکی (حسینی)محمدتقی قاسمی،سیف اللهی وشهیدان قمر جمزاده ودرویشعلی عباسی ، هدایت صحرائی و..... حضور داشتند ،بلافاصله ،جوان عارف بیشه درازی برادرهدایت صحرائی که تنها، بیست بهار،از عمررا تجربه کرده بود لب به سخن گشودوگفت :برادران ((کربلا و عاشورا گفتن ،هنر نیست ،کربلایی وعاشورائی جنگیدن هنر است وبدانید که امروز عاشورا واینجا کربلاست ،نکند که به حسین زمان کم فروشی کنیم )) بعداز سخنان دلنشین، آن اهل دل ،همه مهیا وپاتک دشمن مجدداشروع وعاشورائی جنگیدن و آسمانی شدن ، برخی از یاران کربلائی استمراریافت وروز بعد یعنی 11مرداد 62 سردار هدایت صحرائی، باتنی پر از ترکش به همرزمان شهیدش پیوست وخطبه قرائش همچنان روح بخش وبصیرت افزابه یادگارباقی مانده است . آری :
مرا به دور لب دوست ،هست پیمانی
که برزبان نبرم جز حدیث پیمانه

                                                          کوچک همه نوراللهی